۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

monolog


احساس می کنم زندگی بدجوری داره ازم جلو می زنه. عقب موندم. مقدار زیادی از وقتم رو، بیش از آنچه باید، برای کسب دانش ها و مهارت های فردی گذرانده ام. هوچی گری و صرف وقت در روابط عامیانه، قطع کردن رابطه در مواردی که سودمند به نظر نمی رسد و ایجاد ارتباط های سودمند تر همه مهم تر از اندوخته هایی هستند که به قیمت صرف وقت زیاد و گوشه نشینی بدست می آیند. فیریکی که 7 سال خوندم یا فلسفه ای که برایش این همه وقت گذاشتم چقدر در پیشرفت می تونند کمکم کنند. اینها شاید رضایت خاطری را برای خودم به دنبال داشته ولی در روابط اجتماعی به کار نمی آیند.

۲ نظر:

Unknown گفت...

kheili alie pas hamash cherto pert boode ba in osaf khaheshan az avval shorookoonin

ناشناس گفت...

به نظر من هم تحصیل و این جور چیزها یه قسمت قضیه است و قسمت دیگه اش کلی تجربه و روابط اجتماعی و مهارت خوب زندگی کردنه که دقیقاً در کنار اون قسمت اول بدست می آن